خلاصه این خبر را در چی تو وب میخوانید . «سالهای بسیاری از آن روز که مادرم ما را آراسته و تر و تمیز با تاکسی یا اتوبوس به خیابان شاهآباد نرسیده به میدان مخبرالدوله، عکاسخانه میترا برد، میگذرد. در این تصویر خواهر کوچکم طاهره و برادر بزرگم حضور ندارند. مرتضی هم جوانی بود به دنبال برنامههای خودش، راستی مادرم چه میکرد با این شش فرزند؟» | «سالهای بسیاری از آن روز که مادرم ما را آراسته و تر و تمیز با تاکسی یا اتوبوس به خیابان شاهآباد نرسیده به میدان مخبرالدوله، عکاسخانه میترا برد، میگذرد. در این تصویر خواهر کوچکم طاهره و برادر بزرگم حضور ندارند. مرتضی هم جوانی بود به دنبال برنامههای خودش، راستی مادرم چه میکرد با این شش فرزند؟»