خلاصه این خبر را در چی تو وب میخوانید . «روزی که با خشم طلاقنامه را امضا کردم و با عجله از دفترخانه بیرون آمدم، خنکی هوای پاییز به صورتم خورد. از اینکه خودم را رها دیدم، به وجد آمدم، از اینکه دو دخترم با خودم زندگی میکنند و با فراغ بال میتوانم از مدرک مهندسیام استفاده کنم. | «روزی که با خشم طلاقنامه را امضا کردم و با عجله از دفترخانه بیرون آمدم، خنکی هوای پاییز به صورتم خورد. از اینکه خودم را رها دیدم، به وجد آمدم، از اینکه دو دخترم با خودم زندگی میکنند و با فراغ بال میتوانم از مدرک مهندسیام استفاده کنم.