خلاصه این خبر را در چی تو وب میخوانید . مریدی گفت پیر را: چه کنم کز خَلایق به رنج اندرم، از بس که به زیارتِ من همیآیند و اوقاتِ مرا از تردّدِ ایشان تشویش میباشد؟ گفت: هر چه درویشانند مر ایشان را وامی بده و آنچه توانگرانند از ایشان چیزی بخواه که دیگر یکی گردِ تو نگردند! | مریدی گفت پیر را: چه کنم کز خَلایق به رنج اندرم، از بس که به زیارتِ من همیآیند و اوقاتِ مرا از تردّدِ ایشان تشویش میباشد؟ گفت: هر چه درویشانند مر ایشان را وامی بده و آنچه توانگرانند از ایشان چیزی بخواه که دیگر یکی گردِ تو نگردند!