ادعاهای متناقض اسرائیل و نتانیاهو در جنگ علیه ایراندر ماههای اخیر، تناقضگوییهای مقامات اسرائیلی درباره حملات به ایران به موضوعی چالشبرانگیز در صحنه بینالمللی تبدیل شده است. این تناقضها نهتنها سوالات جدی درباره اعتبار روایت غرب ایجاد کرده، بلکه ضعف دیپلماسی رسانهای ایران را نیز آشکار ساخته است.شبکهای از ادعاهای متناقض: از برنامه هستهای تا زمانبندی حملاتارتش اسرائیل در توجیه حمله اخیر به ایران دو استدلال اصلی ارائه کرد:ادعای نزدیک شدن ایران به دستیابی به سلاح هستهایوجود طرح احتمالی حمله ایران از طریق مرزهای منطقهایاما بنیامین نتانیاهو در اظهاراتی تعجببرانگیز افشا کرد که:طرح حمله از ۶ ماه پیش برنامهریزی شده بودتاریخ اولیه اجرا مرتبط با ماه آوریل بوده استدیپلماسی رسانهای: نقطه ضعف ایران در جنگ روایتهاعلیرغم این تناقضات آشکار، سکوتی قابل تامل در رسانههای رسمی ایران مشاهده میشود. این سکونت سه پیامد خطرناک دارد:جریان یکطاله اطلاعات به نفع غرباز دست رفتن فرصت افشای دروغپردازیهاکاهش تاثیرگذاری مستندات ایران در محافل بینالمللیالگویی تکراری: از عراق تا ایرانتجربه حمله به عراق در سال ۲۰۰۳ نشان میدهد که:دستکاری رسانهای میتواند واقعیتسازی کنداسناد اطلاعاتی میتوانند سیاسی شوندفقدان روایت جایگزین به تحریف تاریخ میانجامدراهکارهای حیاتی برای تقویت صدای ایرانبرای شکستن انحصار رسانهای غرب ضروری است:تشکیل تیم ویژه رصد رسانهای در وزارت خارجهتولید محتوای چندزبانه برای پلتفرمهای دیجیتالهمکاری با رسانههای مستقل بینالمللیاستفاده از ظرفیت دیپلماسی عمومی در سازمان مللنتیجهگیری: وقت اقدام فرا رسیده استتبیین تناقضات در ادعاهای اسرائیل نه یک انتخاب، که ضرورتی استراتژیک است. ایران باید با تحرکی بیسابقه در سه جبهه عمل کند:افشای سیستماتیک دروغپردازیهای رسانهایتقویت همکاری با نهادهای حقیقتیاب بینالمللیبازسازی معماری ارتباطی در دیپلماسی عمومیبدون تحول در مدیریت رسانهای بحران، حتی پیروزیهای میدانی نیز ممکن است در جنگ روایتها نادیده گرفته شود.